کد مطلب:68847 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:223
در شب عید غدیر امام زمان علیه السلام را در خواب دیدم در حالیكه محزون بود و گریه می كرد. خدمت حضرت رفتم و سلام كردم و دستش را بوسیدم، ولی دیدم گویا متفكر است. عرض كردم: آقای من، این روزها ایام خوشحالی و سرور عید غدیر است ولی شما را محزون و گریان می بینم؟ فرمود: به یاد مادرم زهرا علیهاالسلام و حزن او افتادم. سپس حضرت این شعر را خواندند: لاترانی اتّخذتُ لا وعُلاها سید باقر می گوید: از خواب برخاستم و قصیده ای با تضمین شعر مولایم و بر همان قافیه درباره ی غدیر و مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام سرودم كه قسمتی از آن چنین است: كلُّ غدر وقول إفك وزور ... یوم أوحی الجلیل یأمرطه حطِّ رحل السری علی غیر ماء ثمَّ بلِّغهم وإلاّ فما بلَّغت أقِم المرتضی إماماً علی الخل فرقی آخذاً بكفِّ علیٍّ ودعا و الملا حضور جمیعاً إنَّ هذا أمیركم وولیّ ال هو مولی لكل من كنت مولا [صفحه 171] أفصبراً یا صاحب الأمر والخط وكأنّی به یقول ویبكی «لاترانی اتّخذتُ لا وعُلاها فمتی یابن أحمد تنشر الط
سید باقر رضوی هندی (م 1329) می گوید:
بعد بیت الأحزان بیت سرور!
هو فرع عن جحد نص الغدیر
وهو سارٍ أن مُر بترك المسیر
وكِلا، فی الفلا بحرِّ الهجیر
وحیاً عن اللطیف الخبیر
ق ونوراً یجلو دجی الدیجور
منبراً كان من حدوج وكور
غَیَّبَ اللَّه رشدهم من حضور
أمر بعدی ووارثی ووزیری
هُ من اللَّه فی جمیع الأمور
ب جلیل یذیب قلب الصبور
بسلوِّ نزر و دمع غزیر:
بعد بیت الأحزان بیت سرور»!
اغوت و الجبت قبل یوم النشور
صفحه 171.